mhi - اعتراض و شكايت را در قبال کسب و کارتان  متوقف كنيد| گفتگو با لاری وينگت 

اعتراض و شكايت را در قبال کسب و کارتان متوقف كنيد| گفتگو با لاری وينگت 

نتايج ضعيف كسب و كار به گردن خود شماست. شما باعث آن شده ايد. شما مي توانيد مشتريان، اقتصاد، جمهوري خواهان، دموكراتها و هر كس ديگري را مقصر جلوه دهيد؛ اما بدانيد آناني در صنعت خود موفق هستند كه بر اشتباهات خود صحه بگذارند.     اما تجربه نشان مي دهد كه نمي توان مسيري را ترسيم كرد و به ديگران گفت كه اين بهترين مسير است و سپس از آن ها انتظار داشت كه كارشان را رها كرده و پاي در آن مسير قرار دهند.

اعتراض و شكايت را متوقف كنيد 

گفتگويي با لاري وينگت 

     لاري وينگت خود را « بازيگردان توسعة فردي » مي داند. او به نقاط مختلف جهان سفرکرده و به مخاطبانش در سازمانها مي گويد : گله و شكايت را متوقف كرده و مسئوليت كارهايشان را بر عهده بگيرند.    صدها شركت بزرگ؛ از جمله تعدادي از 500 شركت برتر فورچون همچون آي بي ام ، مرك  و مك دونالد، از او دعوت كرده بودند تا براي مديران و كاركنان آنها سخنراني كند. آنها اميدوار بودند، پيامهاي وينگت و نقشه-اي كه ترسيم مي كرد،  عملكرد آن ها را بهبود بخشد.

درباره كتاب، وينگت به نام « به يك دليل جذب كار خود شويد .» با وي صحبت كرديم. از او پرسيديم كه چرا تلاشهاي معمول مديران در قبال ايجاد انگيزه، باعث اتلاف وقت زياد مي شوند. در اين جا مي توانيد گزيده اي از گفتگو با او را مطالعه كنيد. 

ممكن است از رويكرد شما در قبال مخاطبان سوء استفاده شود. چرا چنين مشكلي وجود دارد؟

     براي اينكه ايده اي را جا بياندازيد، بايد اول مردم را نسبت به آن هوشيار كنيد.  من همانند ديگر سخنوران حوزه كسب و كار نيستم كه انبوهي از اصطلاحات تخصصي و آمار و ارقام را به مردم تحويل مي دهند. من خيلي مستقيم با ديگران صحبت مي كنم. ممكن است برخي مشاوران به يك تيم مديريتي بگويند : « عملكرد ضعيف مديران بازتاب مهارتهاي ضعيف مديريت است.»   
       آنچه كه من مي توانم به آن ها بگويم، اين است : « اگر كاركنان شما چاپلوسي مي كنند، علت آن اين است كه شما در سمت، مديریت افرادي چاپلوس هستيد! » و اين امر، خيلي سريع به يك موضوع شخصيتي تبديل مي شود. اين سوء استفاده نيست؛ بلكه واقعيتي محض است. 

چرا مدیران و کارکنان به سخنان شما گوش می کنند؟

    فكر مي كنم، به اين دليل كه من طبق منابع موثق صحبت مي كنم. من كسب و كارهاي زيادي انجام داده ام، در برخي از آن ها ورشكست شده ام و در برخي نيز سودهاي چند ميليون دلاري به دست آورده ام. من هم در شركت اي.تي.اند. تي  مدير فروش بوده ام و هم سابقة رهبري دارم. حتي در زمان  كارگري ام كود و خاك جابجا كرده ام.  سالها پيش، من يك سخنران معمولي در زمينة ايجاد انگيزه بودم و در باب رهبري، خدمات مشتريان و فروش سخنراني مي كردم. در همان زمان فردي سعي داشت،  در يكي از سخنراني هايم اخلال ايجاد كند. ولي هرگز اجازة اين كار را ندادم. سخنراني را قطع كردم و گفتم : «ساكت شو و بی دلیل اعتراض نكن.» همة مخاطبان از اين لحن من متعجب شدند. ادامه دادم : « آن قدر خسته ام كه نمي توانم رضايت تو را جلب كنم. اگر بخواهي، مي تواني بهتر باشي و اگر نخواهي نمي تواني. حالا هم بلند شو و هر جا كه مي خواهي برو.» مخاطبان عاشق لايق چنين برخوردي بودند. من ديدم كه اين روش، كارآيي خوبي دارد و سعي كردم همان چيزي را كه در دل داشتم و مخاطبانم هم دوست داشتند بشنوند، بگويم. به آنها گفتم : « نتايج ضعيف كسب و كار به گردن خود شماست. شما باعث آن شده ايد. شما مي توانيد مشتريان، اقتصاد، جمهوري خواهان، دموكراتها و هر كس ديگري را مقصر جلوه دهيد؛ اما بدانيد آناني در صنعت خود موفق هستند كه بر اشتباهات خود صحه بگذارند.»

چه اشكالي در سخنرانيهاي معمول شما پيرامون موضوع ايجاد انگيزه وجود داشت؟

     سخنرانيهاي انگيزشي در اين خصوص هستند : شما كاري كنيد تا مردم به احساسي خوب دربارة خودشان دست يابند و نسبت به كاري كه انجام مي دهند، علاقه مند شوند.
      اما تجربه نشان مي دهد كه نمي توان مسيري را ترسيم كرد و به ديگران گفت كه اين بهترين مسير است و سپس از آن ها انتظار داشت كه كارشان را رها كرده و پاي در آن مسير قرار دهند. آنچه كه من انجام مي-دهم، اين نيست كه كاري كنم تا مردم به احساسي خوب برسند؛ بلكه آن است كه آنها از وضعيت كنوني خود احساس ناراحتي كنند. من آن ها را تحريك مي كنم. به همين دليل است كه من خود را سخنراني مي دانم كه باعث ايجاد تحريك مي شود،  نه ايجاد انگيزه. در نتيجه، شما بايد از چيزي بيزار شويد تا آن را تغيير دهيد. «شما مي توانيد به نتايجي بهتر دست يابيد. نبايد از وضعيت كنوني خود راضي باشيد. شما و مشتريانتان لايق وضعيتي بهتر هستيد.» من كاري مي كنم كه افراد از وضعيت كنوني خود ناراضي باشند. به نظر من، اين همان كاري است كه مديران بايد انجام دهند: تحريك توقعات و انتظارات بالاست و بايد به كارمندان خود بگوييد : « اين چيزي است كه من از شما انتظار دارم. اگر از اين وضعيت راضي نيستيد، به جاي ديگري برويد كه انتظار كمتري از شما دارند.»

شما رييس يك شركت چندميليون دلاري بودید كه مبتني بر نام تجاري خودتان بود. به عنوان يك مدير چگونه عمل مي كردید؟

     من  در عين سختگيري  منصف هستم و هميشه آنچه را كه انتظار دارم،  انجام مي شود، از ديگران مي-خواهم و هميشه هر آنچه را كه مي خواهم و انتظار دارم، به دقت بازبيني مي كنم. اگر افراد بهترين تلاش خود را انجام دهند و مسئوليت اشتباهاتشان را بپذيرند، مديري مهربان هستم. اگر كسي نزد من بيايد و بگويد اشتباهي مرتكب شده ام، متأسفم و قصد دارم آن را جبران كنم و در اين راه به كمك شما نياز دارم، مطمئناً همواره در كنار او خواهم بود. اما اگر كسي به من دروغ بگويد يا از مسئوليت شانه خالي كند، مطمئناً هيچ جايگاهي نزد من نخواهد داشت. 

منبع : هاروارد بيزينس ريويو

یک سخن ، یک درس : 

  • خط حركت معيني براي خود رسم كن و آنگاه چه در مواقع تنهايي و چه در ميان جمعيت پيوسته اين راه را طي كن.   اپيكتوس

  • نخستين گام به سمت تحول، پذيرش آن است. وقتي خودتان آن را پذيرفتيد، آنگاه در، را به سوي تغيير بازكنيد.        استفان كاوي

 

نظرات
دیدگاه ارسال کنید